معرفی کتاب
کتاب «ماه بلند نوشته بهزاد دانشگر» به مناسبت دهه ی امامت و ولایت و عید غدیرخم با شعار «امیرالمؤمنین (ع) معیار زندگی، الگوی حکمرانی» معرفی شد.
«ماه بلند: روایتی پرکشش از ماجرایی کنار یک برکه»
پدیدآور: بهزاد دانشگر
ناشر: عهد مانا
تعداد صفحات: ۱۱۲
ماه بلند اگرچه یک کتاب تاریخی است؛ اما حادثۀ غدیر خم را در برشهایی کوتاه و با زبانی ساده روایت کرده که همین باعث شده خواندنش راحتتر و جذابتر باشد. این کتاب تلاش میکند از خلال روایتهای کوتاهش به مخاطب نشان بدهد که ماجرای روز غدیر نه یک حادثه تصادفی و کم اهمیت در یک روز بلکه حادثهای عظیم و مهم است که از هفتهها قبل از روز هجدهم ذیالحجه شروع شده و تا مدتها بعد از آن هم ادامه داشته.
کتاب پیش رو مجموعه داستانهای برگرفته از تاریخ صدر اسلام است که روایات تاریخی مربوط به امام علی (ع) را از زمان تولد در خانه کعبه را به زبان داستان بیان کرده است. از ویژگیهای این کتاب کوتاه بودن داستانها است و در میان آنها به وقایعی تاریخی درباره زندگی امیرالمؤمنین (ع) همچون زندگی به همراه پیامبر (ص)، بعثت پیامبر (ص) و موضع امام علی (ع) در این زمینه، موضعگیریهای امام علی (ع) در دفاع از پیامبر اسلام (ص)، مشارکت امیرالمؤمنین (ع) در جنگها و غزوات صدر اسلام و ماجراهای پس از رحلت پیامبر اشارهشده است.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
به پیامبر خبر دادند که دوازده هزار سوار در سرزمین ریابس جمع شده و با یکدیگر عهد کردهاند تا پیامبر و علی را به قتل نرسانند و جماعت مسلمین را متلاشی نکنند از پای ننشینند!
پیامبر عدهی بسیاری از یارانش را فرستاد سراغشان. آنها اما بدون نتیجه برگشتند. میترسیدند شاید.
سرانجام پیامبر علی را با گروهی از مهاجر و انصار به نبرد اعزام کرد. آنها به سرعت حرکت کردند و با تدبیر امیرالمومنان شبانه راه رفتند و صبحگاهان دشمن را در حلقه محاصره گرفتند. نخست اسلام را بر آنها عرضه کردند و چون نپذیرفتند، هنوز هوا تاریک بود که به آنها حمله کردند و آنان را در هم شکستند.
سورهی عادیات نازل شد در حالی که هنوز سربازان اسلام به فرماندهی علی به مدینه بازنگشته بودند. رسول خدا آن روز در نماز صبح این سوره را تلاوت فرمود.
نماز که تمام شد اصحاب گفتند: این سورهای است که ما تا به حال نشنیده بودیم!
پیامبر فرمود: آری، علی دیشب بر دشمنان پیروز شد، جبرییل دیشب با آوردن این سوره به من بشارت داد:
به نام خداوند بخشندهی مهربان
سوگند به اسبان دونده (مجاهدان ) در حالی که نفس زنان به پیش میرفتند،
و سوگند به افروزندگان جرقهی آتش (در برخورد سمهایشان با سنگهای بیابان)،
و سوگند به هجوم آوران سپیده دم،
که گرد و غبار به هر سو پراکندند،
و ناگهان در میان دشمن ظاهر شدند.
خدا آن قدر علی را دوست دارد که به اسبان سپاهش هم قسم میخورد.
سال هشتم هجری بود.