فهرست ها

معرفی نویسنده

ابوالفضل بیهقی، نویسنده و مشاهیر ایرانی به مناسبت روز بزرگداشت ابوالفضل بیهقی معرفی شد.

ابوالفضل محمدبن حسین بیهقی در حارث آباد بیهق یا سبزوار قدیم چشم به جهان گشود. پدرش او را از همان دوران کودکی در نیشابور به دانش‌‌اندوزی واداشت. خانواده‌ وی با بزرگان روزگار خویش نشست و برخاست داشتند. ابوالفضل که از دریافت و هوشمندی ویژه‌ای برخوردار بود و به کار نویسندگی عشق می‌‌ورزید، در جوانی از نیشابور به غزنین رفت و جذب کار نگارش دیوان شد و با علاقه و استعداد بی‌نظیری که داشت، بزودی به دستیاری خواجه ابونصر مشکان صاحب دیوان رسالت محمود غزنوی برگزیده شد.

از آغاز زندگی بیهقی اطلاعات زیادی در دست نیست. چون به نوجوانی رسید در «دیوان رسالت» سلطان محمود غزنوی که ادیب و دبیر بزرگی چون بونصرمشکان ریاست آن را بر عهده داشت، به شاگردی پرداخت. بیهقی شخصی مورد اعتماد بود و خطی خوش داشت. از این رو اجازه داشت، بسیاری از نامه‌ها و اخبار و احوال حکومت‌ها و شاهان را رؤیت کند و به گفته خودش «و این اخبار بدین اشباع که می‌خوانم از آن است که در آن روزگار معتمد بودم و به چنین احوال کسی از دبیران واقف نبودی مگر استادم، بونصر».(۱)

ابوالفضل بیهقی از سه منظر اهمیت دارد:

نخست، چنان‌که همه می‌دانند نثر اوست که به رغم گذار هزار سال همچنان تازه و درخشان است. دوم: شیوۀ تاریخ‌نگاری او که اگرچه دبیر و نزدیک حاکمان بوده اما به مردم گرایش داشته و نکتۀ سوم هم این که پاره‌ای نوشته‌های او با اسلوب‌های روزنامه‌نگاری مدرن هم سازگار است در حالی که در آن دوران نه رسانه به مفهوم امروزین بوده نه روزنامه‌نگار و به همین خاطر استادِ روزنامه‌نگاری - علی‌اکبر قاضی زاده- در ترجمۀ کتاب بسیار خواندنی و دوست داشتنیِ «تجربه‌های ماندگار در گزارش‌نویسی» -جان کری- نوشتۀ مشهور بیهقی را به آن افزوده و در آغاز کتاب و به عنوان نخستین «گزارش» آورده و به عبارت دیگر او را «روزنامه‌نگار» دانسته است.

تاریخ بیهقی یکی از بی‌نظیرترین منابع تاریخی است که از نظر علم جغرافیا نیز منبعی ارزشمند به شمار می‌آید.

بیهقی پس از درگذشت مشکان از کاردانی و رنج سی ساله استاد خود در کار دیوانی یاد می‌کند و دراین باره می نویسد: «و باقی تاریخ چون گذشت که نیز نام بونصر نبشته نیاید در این تالیف، قلم را لختی بگریانم ... پس به سر تاریخ باز شوم». در واقع این کتاب نمودار جامع و کم نظیری از اوضاع و احوال غزنویان هم محسوب می‌شود. کمتر پدیده‌ای از زندگی مردم آن دوره می‌توان یافت که از دید تیزبین مؤلف این کتاب پنهان مانده باشد.

اخبار و اطلاعیه