کتاب «خانه حاج رحیم آقا کجاست؟ نوشته پرویز کلانتری» به مناسبت روز روستا و عشایر معرفی شد.
«خانه حاج رحیم آقا کجاست؟» پدیدآور: پرویز کلانتری ناشر: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان تعداد صفحات: ۳۶
احمد همراه مادرش از روستایی خیلی دور به شهر آمده تا تعطیلی نوروز را مهمان خاله و شوهرخاله، یعنی حاج رحیم آقا باشند. وقتی به شهر میرسند، بدون داشتن نشانی دقیق، پرسانپرسان به دنبال منزل حاج رحیم آقا میگردند و در همین بین، احمد مادرش را گم میکند!
هم مادر به دنبال احمد میگردد و هم احمد به دنبال مادر و در این حین، ماجراهایی برایشان اتفاق میافتد. در نهایت بعد از پیداشدن احمد، او از مادرش میخواهد هر چه زودتر به ده خودشان برگردند؛ قبل از بازگشت از شهر نیز، احمد، پسرخالهاش محمود را به دهشان دعوت میکند و به او میگوید در ده نهتنها از این مشکلاتی که در داستان ذکر شده، خبری نیست بلکه ... .
در این داستان با تصاویر چشمنواز و صمیمی و دوستداشتنی، سادگی و صفای زندگی روستایی در برابر مشکلات زندگی شهری بهخوبی جلوه میکند؛ هم روستا و روستایی تکریم میشود و هم در دل خود دعوت و ترویجی است برای مهاجرت معکوس از شهر به روستا.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
بعد از مدتی دویدن، خسته و وامانده، از بچههای کوچه سراغ مادرش و خانه حاج رحیم آقا را میگیرد. ترق! ترق ... ترق! بچهها مشغول ترقهبازی هستند و کسی به او اعتنا نمیکند.
احمد با خودش میگوید: «ایکاش اصلاً به شهر نیامده بودم». یاد روزهای عید افتاد که در کوچههای آشنای ده، بوی گل و شبدر و عطر نان میپیچد. احمد یاد دهشان که افتاد، دلش گرفت.
ورود به سیستم
ارسال پیغام
نکته : شماره ثبت, شماره رکورد و یا هر داده ورودی که باعث بروز خطا شده است را در متن بازخورد ارسال نمایید.